انکار، اصرار

ساخت وبلاگ


❇️انکار،اصرار


وقتى تمام لحظه ها بر من محاط اند
تصویرِ امنِ دستهایت در سرم هست
من انقراضِ نسلِ زنهای نجیبم
وقتى نشیبِ سینه ات در خاطرم هست


آن شب هزاران پاى رفتن در تنم بود
 برطبقِِ عادت،عاشقت بودم به تکرار
حالا کفن کن خاطراتم را،بمیران
تو مردِ انکارى و یک زن مردِ اصرار
 
زن با قدم هایى که برعکسِ خودش بود
سلانه سلانه تنت را زیرورو کرد
وقتى  لبانت بر لبش لغزید،گم شد
تا صبح خود را در نگاهت جستجو کرد


او قاصدک ها را برایت  خواب مى دید
بیدار شد،خود را در آغوش تو جا کرد
روحش براى با تو بودن قد کشید و
جانش به دستانت،به چشمت اقتدا کرد


مسحور در دستان گرمت غلت مى زد
پروانه اى سى ساله بیزار از بکارت
بى تاب از شوق وفورِ شانه هایت
از جنگ با بوسه،به دنبال اسارت


زن گونه ای نایاب از یک قاصدک شد
از استخوان تا استخوان در عشق جاخورد
آرایه ها بر پیکرش تعظیم کردند
چون صفحه ای از یک کتاب شعر تاخورد


پروانگی را در خودش اعدام کرد و
پرواز را محبوس در بالَش به اجبار
حالا کفن کن خاطراتم را بمیران
تو مردِ  انکاری و یک زن مردِ  اصرار


#فریما_لهراسبی

دختر دریا...
ما را در سایت دختر دریا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bshaeranetaleghan0 بازدید : 112 تاريخ : جمعه 3 فروردين 1397 ساعت: 18:27