دختر دریا

متن مرتبط با «عشق» در سایت دختر دریا نوشته شده است

عصارهٔ عشق

  • عصارهٔ عشق شرقی‌ترین عصارهٔ عرفانی ام، بیایک‌ شب درونِ کلبـهٔ بارانی ام، بیا گیسو رها نماو به اعجازِ نامِ عشقتا کوچه باغِ خوابِ زمستانی ام، بیا دل را خیالِ روی تو آشفته می‌کندای باورِ خیالِ  پریشانی ام، بیا باتو نگفته‌های دلم، شعرمی‌شوندای آشنـای واژهٔ پنهـانی ام، بیا درسینه ام چو آتش عشقت همیشگی ستشـعله فـروزِ سینـهٔ سـوزانی ام، بیا باتو هزارو‌ یک شبِ شعرو غزل خوش استیلـــدا رسیــده است، به مهمـــانی ام، بیا چشمم به انتظارِتو فانوس می‌شودشرقی ترین عصارهٔ عرفانی ام، بیا #فرشیدفلاحی   ۹۹/۸/۲۲   طالقان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قافله ی عشق

  • قافله ی عشق بر گرد حریم حرم دوست چه غوغاستراسش سر نی یوسف دل زاده ی زهراست  از قافله ی عشق بجز عشق مجویید غوغای دل از نیزه ی خونبارهویداست  هر غنچه که بیند رخ او جامه زند چاکهر چشمه که جوشد ز زمین در غم دریاست از سلسله جنبانی سر سلسله ی عشق بس فتنه ز هر حلقه ی آن سلسله برخاست  خورشید مگر خفته به خون در جبل النور که اندوه شب تیره از این واقعه پیداست  بر گرد جوانان به خون خفته در آن دشت با خیل ملک نوحه کنان ام ابیهاست بر غربت صد پاره ی اجساد شهیدان خون گشته دل حیدر خونین دل زهراست  آتش مزن آن خیمه ایا ملحد ملعون باشد که در او حجت حق آیت عظماست  بر قافله بان گوی عنان گیر دمی چند شاید که بر این معرکه زینب به تماشاست  رخسار گل آیینه ی رخسار شهید است خون دل هر لاله ز داغ دل لیلاست در گوشه ی ویرانه هنوز از غم طفلی آهنگ حزین در بن این گنبد میناست هر کس که دلش واقف اسرار نهان است محبوب جهان است اگر خاک کف پاست  با گریه براری لب و پیمانه گرفتن از دست همان دلبر دردانه چه زیباست#امان_آله_آقا_براری -------------------------------------------------باز در صحرای دل،اندوه و غم کاشانه کردبازهم گیسوی شب را ،دست ماتم شانه کرد باز هم آمد محرم ،نینوا در خون نشستکربلا با لاله های سرخ ،رنگین خانه کرد چادر غم بررخ خونین صحرا،خیمه زدمرغ شب درزیربال خویش ازغم لانه کرد ماه خود را در قفای ابرها،پنهان نموددر دل مهتاب ناگه،ظلمت شب خانه کرد گل گریبان چاک زد،از هجر آن شمع وجودآتش عشقش شرر بر بال هر پروانه کرد باز هم رنگ شفق ،چون لاله گلگون منظرستساقی هستی می از ابریق خون،پیمانه کرد داغ جانسوز حسین در دل دوباره تازه شد قصه کرب و بلا،هر عاقلی دیوانه کرد باز مشک خالی و دست بریده ب, ...ادامه مطلب

  • مشق عشق

  • ❇️ مشق عشق باز آ که کاخ مهر و محبت بنا کنیم بیغوله های نفرت ظلمت رها کنیم  چون قدسیان ز شارع آفاق بگذریم با مشق عشق درد شقاوت دوا کنیم  زنجیر کینه توزی خود کامه بگسلیم آغوش مهر ورزی جانانه وا کنیم  گر دیگری ز حقد عمل تخم کینه کاشت ما کار بر مدار شرارت چرا کنیم  محنت کشیم و عشق بورزیم و دل بریم میثاق عشق ورزی خود با خدا کنیم  گر سقف آستان زمین موج خون زند ما عاشقان به پیر مغان اقتدا کنیم  گلنوش باده نوشی و گلبانک عشق را باشد به لطف ساقی و مطرب بپا کنیم  قول لئیم شیوه ی عزت نمی دهد گوش نیوش بر سخن آشنا کنیم دیدار یار مایه ی خشنودی دل استجان از شمیم شعر براری معطر است  دل را سرای مردم صاحب صفا کنیمآن به که سر به زیر قدومش فدا کنیم #امان-اله-آقا-براری            , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها